متاسفانه آنچه که در دوماهه اخیر استقرار دولت محترم اتفاق افتاده است برخی از سهم خواهان پست های دولتی با کمک دلالان و کیسه دوزان حرفه ای و با سونامی رسانه ای و ارایه اطلاعات ناصواب و لابی گری ها و سروصداهای فراوان به ظاهر بزک کرده کارشناسی می باشد.
این شبه کارشناسان سوداگر چنان وانمود می کنند که وضعیت صنعت هوانوردی به شدت بحرانی و آسمان کشور آبستن حوادث ناگوار است و دولت منتخب نه تنها موظف است بلافاصله به تغییرات گسترده مدیریتی در این حوزه دست یازیده بلکه از قضا به نسخه از پیش نوشته آنان تمسک و مدیران ناموفق دیروز که سرشار از ابهامات اقتصادی و ناتوانی در امور اجرایی هستند را مجدداً بر مصدر امور نشاند، این درحالی است که بسیاری از این افراد حتی به تعبیر امام راحل (ره) از عهده اداره یک نانوایی هم عاجز بوده و طی سالیان دراز خدمتی امتحان خود را بارها پس داده اند و فرصتی برای استعدادها و نسل های جدید کارآمد باقی نمی گذارند.
از سوی دیگر رشد صنعت هوانوردی و حتی مدل راهبردی آن حتی نسبت به ۴ سال قبل خود اساساً به طور کلی متفاوت بوده و متحول و دگرگون شده است و آن تجربیات عقیم در شرایطی سپری شده از نسل هایی وامانده و فرومانده در گذشته به کار نمی آید. از این رو هم هست این حلقه های مریدپروری و رفاقت محوری بر مداری است تا این محورهای کانونی مشخص هوانوردی ایران، چنان افراد پیرامون خود را انتخاب می کنند که سطح معدل هوشیاری به مراتب پایین تری از خودشان داشته باشند و در قالب مترسکانی دنباله رو و بله قربان گو و هماهنگ با منافع طیف خود پرورش یابند و لباس نمایش تهوع آور و رذیلانه و ریاکارانه شعائر اسلامی و آیات پرفروغ و نورانی قرآن کریم و معصومین را به ظاهر در زیر نیات پلید خود بپوشانند و چاپلوسانه و متملقانه نمایش ظاهر و باطن یکسانی نداشته باشند و دستگاههای حراستی متبوعه خود را نیز تحت تسلط خود درآورند تا ضمن حذف استعدادهایی که بر سرراه آنها سال ها ایستاده اند (به بهانه های مختلف) افراد نابالغ را مرعوب و دنباله رو این هیمنه پوشالی خود نمایند و از خرج ستمکارانه از مقام شامخ ولایت معنوی فقیه نیز هیچ ابایی ندارند و توسعه صنعتی و کشوری را با این جماعت و حلقه های سفیهانه اطراف خود به انجماد بر اساس تقسیم منافع خودشان بکشانند.
حال آنکه آنچه که در این خصوص ضروری به نظر می رسد قبل از تغییرات مدیریتی سطوح عالی، میانی و ارشد در این حوزه که ارتباطات تنگاتنگی با حوزه بین الملل و توسعه کشور دارد، انجام برخی اصلاحات ساختاری در ستاد وزارتخانه، اجماع نظری بر تدوین چشم انداز و انجام اصلاحات ساختاری در سازمان های بالادستی به همراه تدوین برنامه های اجرایی مشخص و زمان بندی شده در این حوزه می باشد تا گزینش و انتصاب مدیران کلیدی متناسب با هر یک از این برنامه ها و بر اساس اهمیت پروژه ها با اختیارات و منابع کافی و عدم موازی گری صورت پذیرفته و عملکرد آنان و میزان پیشرفت پروژه ها نیز به صورت پیوسته قابل ارزیابی باشند.
به اعتقاد نگارندگان، مدیریت برخی از مگا پروژه های این حوزه نظیر “ایجاد هاب مرکزی حمل و نقل ترکیبی ریلی جادهای و هوایی کشور در فرودگاه حضرت امام خمینی (ره)” و “توسعه ناوگان هوایی به همراه تجدید ساختار و ارتقاء وضعیت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)” باید با مقام عالی وزارت و یا حتی رییس قوه مجریه باشد.
اتخاذ این تدابیر و تصمیمات حاکمیتی نه تنها در کشور ما در پروژه هایی نظیر تأسيس متروی تهران بزرگ، راه اندازی فرودگاه امام، تأسيس دانشگاه آزاد و …. با مدیریت مستقیم مقامات ارشد اجرایی کشور مسبوق به سابقه بوده بلکه در بسیاری از کشور های همجوار نیز رویه ای متداول است. به طور مثال در کشور ترکیه مدیریت پروژه هایی نظیر «تولید خودرو ملی» ، «تأسيس فرودگاه استانبول» و «توسعه هواپیمایی ترکیش» با خود شخص آقای اردوغان بوده است.