با این وجود، با توجه به روند ادامه دار تحریم ها و گسترش این راهبرد در برابر بسیاری از کشورهای غیر همسو با هنجارهای بین المللی مانند روسیه و همچنین تداوم واقعیت های سیاسی در کشورهایی مثل ما ایران حداقل تا یک دهه آینده، پیش بینی من این است که به زودی ما شاهد وقوع یک سلسه شگفتی های بزرگ متوالی در تاریخ صنعت هوانوردی جهان در کشورهای بسته خواهیم بود: گسترش آزادی های پنجم هوایی در کشورها
این گزینه برای این کشورها یک انتخاب راحت نیست بلکه راهکاری اضطراری برای نجات و بقاء است که دست بر قضا منجر به شروع دامنه تغییر و تحول و توسعه کشورها خواهد شد و حتی منجر به تغییر گیسوان تابوهای سیاسی در این کشورها می شود.
در نظر بگیرید با تحریم سریع بین المللی روسیه، میزان و تعداد ناوگان هوایی فعال روسیه تا سال 2026 نسبت به دوران قبل از تحریم نصف خواهد شد، با وجود آنکه با افزایش انباشتگی تقاضاهای سفرهای هوایی سنواتی در طی این سال ها نیز مواجه بوده ایم.
این یک تغییر عمده در بازاری بود که به طور سنتی به روی اپراتورهای خارجی بسته بود.
حتی این بازار بین دو کشور ایالات متحده و بریتانیا با توافقنامه های برمودا و اصلاحیه های پر پیچ و تاب بعد آن و محافظه کاری های زیاد انگلیسی ها در برابر هیمنه آمریکایی با پیچیدگی های زیادی همراه بوده است.
از دیدگاهی کلان به صنعت حمل و نقل هوایی، این پذیرش تلخ و زهرگونه این کشورها بخاطر اضطرار و اجبارشان می تواند منجر به توسعه فرصت های جالبی در آینده نزدیک شود.
ما قبلاً مسیرهای جذاب آزادی پنجم را در اروپا دیدهایم (مانند خطوط هوایی اتیوپی بین اسلو-استکهلم یا امارات در سراسر اقیانوس اطلس).
اکنون، ممکن است شاهد ترتیبات مشابهی در روسیه و یا ایران خودمان باشیم.
به عنوان مثال برای سالها، LCCهای جهانی با موانع بسیار زیادی برای ورود به بازار روسیه مواجه بودند.
آیا این تغییرات می تواند آینده ای بازتر را برای خطوط هوایی خارجی در منطقه ما نوید دهد؟
فقط زمان و میزان دقت و هشیاری ما آن را مشخص خواهد کرد، اما چشم انداز گسترش توافق نامه های آسمان باز به خارج از اروپا قطعاً ارزش تماشا را برای جهانیان دارد که چگونه خودِ خودویرانگری های درونی کشورها، آنها را بر مدار اضطرار به سمت توسعه ققنوس وار از خاکسترهایشان می کشاند.